مرگ همیشه برای من چالشی پیش رو بوده، بابا در شش‌سالگی، ه نوه عموی مامان، عمو خلیل، همسرش، خانم خ معلم کلاس سومم، باباحاجی، بهاره، خانم م معلم ادبیاتم،عمه ص، مامان‌جون، زندایی، امیرپارسای کوچولو و ننه‌جون و حالا. زهره. این‌ها کسانی هستن که از هیلی نزدک با مرگ‌شون مواجه شدم، دیگرانِ آشنا بماند. با هر مرگ من به‌جز سوگ، حسرت، دلتنگی، غم، اندوه احساسات دیگه‌ای هم دارم، مثل عدم امنیت خاطر، ترس، نگرانی، هول، قدردانی وچیزهای دیگه.

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Tom SGolshan کارخانه قالیشویی ادیب خدمات مرجع خرید و فروش انواع کفپوش ورزشی هیات کاراته شهرستان اقلید مــــــــــاهـیـ ترین ماهــــــی ... Kimberly سامانه پیامک رایگان اَوِستا شرکت بازرگانی پترو پلیمر